چرا امام زمان(عج) هر صبح و شام بر مصیبت امام حسین(ع) گریه می کنند؟
انسان سالم نمیتواند با مشاهده رنج عزیزان رنجور نشود و ظهور این رنج و حزن درونی، اشک است و گریه. مشکلات و جنایات، انسان آگاه را به تأثر میکشاند و دل هر زنده دلی با مطالعه و مشاهده آن فجایع دردمند میشود. کدام مصیبت تا این اندازه غمانگیز و کدام جنایت تا این حد جانسوز است؟ جنایتی که در آن حتی کودک شش ماهه به بدترین شکل به قتل میرسد تا آن حد که امام عصر(عج) عرضه میدارند:
فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
پس هر صبح و شام بر تو زاری میکنم و به جای اشک برایت خون میگریم. (زیارت ناحیه مقدسه، اقبال سید بن طاووس)
افزون بر این وقتی تفکر و بینش درونی انسان این باشد که باید امام را یاری دهد و به دفاع و حمایت از ایشان برخیزد، در صورتی که شرایط لازم را نداشته باشد متأثر و محزون می شود و چون توفیق چنین عمل پسندیده ای از او سلب شده بر این تأثر می گرید و زبان حال او این است که «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکَم، ای کاش من با شما بودم و میتوانستم شما را یاری دهم.» همان طور که خداوند در قرآن آیات 92و 91 سوره توبه میفرماید کسانی که شرایط و امکان یاری پیامبر(ص) در جهاد را نداشتند اشک میریختند و میگفتند: «ای کاش ما هم میتوانستیم آن حضرت را کمک کنیم». قرآن این گریه و اشک ریختن و این گونه عکس العمل را نشانهای مثبت و واکنشی مفید از یک انسان سالم معرفی فرموده است.
امام عصر(عج) نیز خطاب به جد بزرگوارشان حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) در زیارت ناحیه مقدسه میفرمایند:
فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ وَ عَاقَنِی عَنْ نُصْرَتِکَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حَارَبَکَ مُحَارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِباً فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً وَ تَحَسُّراً عَلَى مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب
اقتضای زمان من نبود که بتوانم در کربلا باشم و شما را یاری کنم و امکان محاربه با آنها که با شما محاربه داشتند، نداشتم. حال هر صبح و شام برایتان گریه میکنم و آنقدر می گریم که به جای اشک از چشمانم خون بریزد.
گریه امام زمان(عج) برای امام حسین(ع) دو علت دارد:
- مصیبت کربلا بسیار دردناک و سنگین است که جا دارد به جای اشک، از دیدگان خون جاری شود. این امر بیانگر عُمقِ درد و غم است.
- لازمه انسان مفید بودن این است که به یاری امام خویش برخیزد. چون به اقتضای زمان امکان همراهی امام وجود نداشت حضرت میفرمایند: «در کربلا نبودم که ارادت و همفکری خود را نسبت به شما اعلام کنم و نتوانستم آنجا فداکاری کنم، حال هر روز برایتان گریه میکنم.»
همانگونه که امیرالمؤمنین(ع) هنگامی که نتوانستند در جنگ تبوک، به خاطر خنثی نمودن نقشه منافقان، همراه پیامبر باشند و ایشان را یاری دهند، اشک میریختند.
آجَرَکَ الله یا صاحِبَ الزّمان فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسَین
منبع: کتاب اکسیر اشک، دکتر اسدی گرمارودی، ص108، ص34-30
نظر شما :