۴-خانم جنیفر هارل از تگزاس
سوالهایم درباره مسیحیت راهی به سوی اسلام
من در یک خانواده مسیحی متولد شدم. بعد از دانشگاه نماینده کشیش متدیست (1) شدم. به کلیسا میرفتم؛ اما هر کاری را هم که فکر میکردم باید انجام دهم انجام میدادم . به پارتی میرفتم و هر کاری که به لذتهای دنیایی ختم میشد را انجام می دادم. با یک فوتبالیست ازدواج کردم و بعد از چند وقت از هم جدا شدیم و مسئول نگهداری از فرزندم هم شدم.
در فروشگاهی که کار می کردم، بعضی از همکارانم مسلمان بودند.گاهی اوقات با آنها درباره دین بحث میکردم. حرفها و بحث های آنها باعث شد بیشتر درباره عقاید مسیحی خودم فکر کنم. مطالعه کتاب مقدس را شروع کردم و در کنارش درباره اسلام هم تحقیق میکردم تا راحتتر بتوانم از عقایدم دفاع کنم.
من از آن دسته مسیحیان نبودم که هر روز صبح دعا بخوانم؛ به همین خاطر نماز خواندن و روزه گرفتن همکارانم برایم جالب بود. آنها به حضرت مسیح به عنوان پیامبر خدا اعتقاد داشتند.
وقتی که کتاب مقدس را می خواندم هر چیزی که به نظرم عجیب و اشتباه بود می نوشتم.
چند تا از سوال هایم اینها بود:
چرا مسیحیان حجاب ندارند؟ در کتاب مقدس آمده است: اگر زن نمی خواهد موی سر خود را بپوشاند ، باید موی سرش را بتراشد و اگر از این عمل خجالت میکشد، پس باید سر خود را بپوشاند. (2)
چرا هنگامی که به کلیسا می روند سر خود را نمیپوشانند؟ زن به هنگام دعا و یا نبوت باید سر خود را بپوشاند. (3)
چرا مسیحیان گوشت خوک و شراب می خورند؟ چرا زنا میکنند؟
آیا عیسی مسیح واقعاً پسر خداست و مسئله به صلیب کشیدن اتفاق افتاده است؟
چرا اینقدر تناقض و اختلاف در کتاب مقدس وجود دارد؟ چرا علوم جدید کتاب مقدس را رد می کند؟
می گویند یکشنبه روز استراحت خداست پس چرا مردم روز یکشنبه برای عبادت به کلیسا میروند؟
چرا جهنم وجود دارد؟ اگر خدا مهربان است چرا انسانها را از جهنم نجات نمیدهد؟
چرا باید برای نجات غسل تعمید انجام دهیم؟چطور ما فرزند خدا می شویم؟(3)
چرا ما می گوییم عیسی مسیح خداست؟
چرا همه انسانها گناهکار آفریده شده اند؟
چرا ما زنان مسیحی مهریه نداریم؟ چرا مسیحیان عمل ختنه را انجام نمیدهند؟
چرا ما به احکام و شریعت احتیاج نداریم؟ (4)
چرا من باید به گفته های کتاب مقدس اعتماد کنم؟ و صدها چرای دیگر.
یک روز به کلیسا رفتم و بعد از انجام مراسم سوال هایم را پرسیدم. انتظار داشتم کشیش بسیار قوی دفاع کند؛ اما جوابهایش اصلا قانع کننده نبود در واقع جوابی برای سوال های من نداشت.
همین مسئله باعث شد بفهمم که راهم اشتباه است. دیگر به صورت دقیق درباره اسلام تحقیق کردم. خدا چشمانم را باز کرد و شهادتین را گفتم.
اسلام تمام ابعاد زندگی من را تحت تاثیر قرار داد. هدفم از زندگی برای خوشی لحظه ای را به زندگی برای رسیدن به بهشت و ابدیت تغییر داد.
منبع: کتاب آنان که دویدند و رسیدند
....................................................................................................
1- فرقه متدیستها (Methodists) در سال ۱۷۳۸منشعب از کلیسای پروتستان در انگلستان پایه گذاری شد و در ۱۷۸۴ در شهر بالتیمور ایالت مریلند کار خود را در آمریکا به طور رسمی آغاز کرد.در این فرقه اسقف اعظم توسط پیروان انتخاب و به صورت مادام العمر فعالیت میکند. در این مذهب تفسیرهایی براساس سنت، عقل و تجربه وجود دارد که همگی از انجیل استنباط شدهاست.متدیستها به شدت به این نکته معتقدند که زندگی اجتماعی آینه تجلی دین است و هیچ دستوری قابل بحث نیست مگر اینکه در زندگی روزمره تاثیر خود را نشان دهد.
2- انجیل، رساله اول پولس به قرنتیان ، باب 11 ،عبارت 6
3- انجیل رساله اول پولس به قرنتیان باب 11 عبارت 13-17
4-انجیل، کتاب غلاطیان فصل 3 عبارت 27و 28
5-انجیل، کتاب غلاطیان فصل 3 عبارت 26