آیا روح وجود دارد؟
آیا روح وجود دارد؟
«دلایل اثبات روح»
الف) آثاری از ما بروز میکند که با خواص ماده هماهنگی ندارد. مثلاً ماده تغییر و تحول میپذیرد ولی ادراکات ما ثابت باقی میماند. باید نیروی ثابت و لایتغیری در ما باشد که این آثار در او یا با او یا از او بروز نماید که اصطلاحاً به آن «روح» می گوییم.
ب) ماده انقسام پذیر است. تصورات و آگاهیهای ما تقسیمپذیر نیست. اگر علوم ما از ماده میبود بایست قابل تقسیم باشد، که نیست. قطعاً باید قدرتی غیر از بدن در ما باشد که این آثار از او بروز میکند که به آن «روح» می گوییم.
ج) همه ما به وجود خود (من) معترفیم. این من کیست؟ بدن من که مرتباً در حال تغییر است. چه عاملی وجود دارد که با عوض شدن همه سلولها باز باقی میماند و به آن من میگوییم. این من غیر از جسم من است که به آن «روح» می گوییم.
د) جسم و بدن دارای وضع و قابل اشاره حسی است ولی ادراکات ما چنین نیست. ما تعلقات و موهوماتی داریم که نه دارای وضع است و نه قابل اشاره حسّیه؛ که این آثار از ماده برنمی خیزد.
ﻫ ) ما درک کلی داریم و از مشاهده جزئیات، مفاهیم کلی استخراج میکنیم. مثلاً افراد انسان را دیدهایم و مفهوم کلی انسان را درک میکنیم. این امر از ماده ساخته نیست و این نیرو را روح می نامیم.
و) اگر قوای درّاکه و نیروی عاقله انسان، جسم و ماده باشد، باید با کهولت و پیری، سستی و ضعف در آن پیدا شود. زیرا با بالا رفتن سن، قوای جسمی ضعیف می شود و در عمل، افراد بشری با از دست دادن قدرتهای جسمی، همچنان از رشد روحی برخوردارند.
ز) رویای صادقه خود دلیل بزرگی بر وجود روح است. گاهی افراد خوابهایی میبینند و پس از مدت کوتاه یا طولانی عین آن رویا تحقق پیدا میکند. در حالت خواب روح از جسم جدا شده و آزادی بیشتری پیدا میکند و به میزان قدرت خود بخشی از آینده را مشاهده کرده و بر مبنای میزان پاکی خود، صداقت و درستی آن در بیداری آشکار میگردد؛ که این امر از اموری نیست که از ماده سر بزند.
ح) احضار ارواح و هیپنوتیزم هم بسیار معروف و مشهور است. افرادی بس بزرگ و با تقوا توانستهاند با ارواح گذشتگان سخن بگویند و از آنها مدد بگیرند.
ط) کارهای محیرالعقول مرتاضان نیز نشانگر قدرت روح و غلبه آن بر جسم است.
به کوشش: گروه معاد