۲۵-می‌گویند طبق روایات، امام حسین(ع) بنا بر مشیت الهی کشته شده‌اند، خدا می‌خواست امام حسین(ع) را کشته ببیند و بر همین اساس دیگر جایی برای عزاداری باقی نمی‌ماند!

۰۸ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۵:۳۵ کد : ۱۲۶ سوالات پیرامون واقعه کربلا
تعداد بازدید:۷۱۱
دشمنان تشیع برای لوث کردن عاشورا این شبهه را مطرح می‌کنند که اگر امام حسین(ع) بنا بر مشیت الهی و اراده خدا کشته شده‌اند، دیگر جایی برای ناراحتی و عزاداری وجود ندارد و برای اثبات این ادعا به این روایت از پیامبر(ص) اشاره می کنند که خطاب به امام حسین(ع) فرمودند : فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً...

دشمنان تشیع برای لوث کردن عاشورا این شبهه را مطرح می‌کنند که اگر امام حسین(ع) بنا بر مشیت الهی و اراده خدا کشته شده‌اند، دیگر جایی برای ناراحتی و عزاداری وجود ندارد و برای اثبات این ادعا به این روایت از پیامبر(ص) اشاره می کنند که خطاب به امام حسین(ع) فرمودند :

فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً

پس خدا می خواهد تو را کشته ببیند.

می‌گویند بنا بر روایت ذکر شده اگر خواست خدا بوده که حسین(ع) کشته شود پس باید در مقابل خواست خدا تسلیم بود و آنچه خدا خواسته اتفاق افتاده است.

در پاسخ به این شبهه ابتدا به بررسی دقیق این روایت می پردازیم .

معنای لغوی مشیت:کلمه مشیت از مصدر «شاء» به معنای خواست و اراده به سوی چیزی می باشد. مشیت و اراده برای خداوند در دو معنی تکوینی و تشریعی به کار می‌رود:

مشیت یا اراده تکوینی: اشاره به حالتی دارد که خواست خدا بدون دخالت بشر حتماً تحقق می یابد، هیچ کس حق و توان دخالت ندارد و هیچ مانعی نمی تواند از رخ دادن آن جلوگیری کند، مانند چرخش زمین به دور خودش یا به دور خورشید و ایجاد شب و روز یا فصول. حتی اگر خدا به ملائک (موت، باران و...) نسبت به تحقق مشیت تکوینی در این جهان مأموریت داده، اجرای آن تنها به اذن و اراده الهی صورت می‌پذیرد.

 مشیت تشریعی یا اراده تشریعی:  خدا به وسیله رسولان و فرستادگان خود بندگانش را نسبت به مصلحت شان آگاه می کند و می خواهد که آنها با خواست و اراده خود مسیر هدایت را طی کنند.

إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا (سوره انسان، آیه 3)

ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس باشد.

به فرموده این آیه خدا راه را نشان می دهد و اتمام حجت می کند؛ اما انتخاب را به عهده بندگانش می‌گذارد. در مشیت تشریعی خواست موجود مختار همراه با خواست خدا مطرح می شود. البته خواست بنده نمی تواند در مقابل خواست خدا و هم عرض با آن باشد؛ چون همه مخلوقات مادون خدا هستند و اساساً هیچ امری هم عرض خدا وجود ندارد. بلکه خواست بنده در طول خواست خداست؛ یعنی خدا می‌خواهد بندگانش این اختیار را داشته باشند که آنچه او می‌خواهد را بخواهند و آنچه او نمی‌خواهد را نخواهند. هر چه خواست انسان با خواست خدا هماهنگ‌تر شود، نزدیکی او به خدا بیشتر می‌شود تا آنجا که بنده چیزی نمی‌خواهد مگر آنچه خدا خواسته است.

انسان ها می‌توانند به مقامی برسند که خواست و مشیت آنها با مشیت خدا تطابق یابد. انسانهای عادی به این مقام ارزنده نرسیده‌اند که دلشان واقعاً همانی را بخواهد که خدا خواسته است. اما معصومین(ع) با رسیدن به مقام قرب الهی(نزدیکی صفات)خواستشان مظهر مشیت الهی است. آنان آنچه را که خدا می‌خواهد می‌خواهند به همین علت محبوب خدا هستند.

 

مشیت الهی و اراده امام حسین(ع) در روز عاشورا

از جمله مصادیق مشیت الهی مسأله هدایت انسانهاست و این امر کاملاً در گرو اراده و انتخاب خود انسان است.

پس لازم است انسان مختار برای انتخاب صحیح از مسیر صحیح و خواست الهی آگاه باشد و هدف از بعثت انبیا و معرفی اولی‌الامر نیز نشان دادن مسیر حق به انسانها و آگاه نمودن بشر از خواسته خداوند است. مشیت خدا در جهت تحقق اراده او برای هدایت انسانها این گونه تقدیر شده که عوامل اختیاری در آن دخیل باشد. هم انسانها در پذیرفتن هدایت اختیار دارند هم پیامبران و امامان در تبلیغ و اجرای هدایت الهی دارای اختیار هستند. اینکه اختیار و اراده پیامبرو امام در هدایت انسانها دخیل است دلیل بر نقصان علم و قدرت خدا نیست، بلکه عدم ظرفیت انسان برای دریافت هدایت مستقیم و بدون واسطه از خداست.

خدا برجستگانی را انتخاب کرده و مأموریت هدایت را به آنها داده است و از آنها خواسته تا در این راه استقامت ورزند تا جایی که حتی ممکن است تقدیر مشیت هدایتی خدا، شهادت در راه هدایت بشر باشد.

از آنجا که همیشه عده ای در راه هدایت انسان ها کارشکنی می‌کنند و مخالفت می‌ورزند؛ از این رو پیامبران و امامان در راه تحقق مشیت هدایتی خدا تا پای جان ایستادگی می‌نمایند. امام حسین(ع)در راه اتمام حجت هدایتی به اختیار خود تمام هستی و خانواده خویش را فدا می‌کنند ؛ زیرا جز با این نحو شهادت، مشیت خداوند در هدایت انسانها تحقق نمی‌یافت . پس امام حسین(ع)با اراده و انتخاب خود، خواست خویش را با خواست خدا تطابق می‌دهند تا آنجا که اساساً خواسته‌ای غیر از خواسته پروردگار ندارند. ائمه اطهار طبق آیه 30 سوره انسان خواسته‌ای جز خواسته خدای علیم و حکیم ندارند .

وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ  إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا

و شما هیچ چیز را نمی‌خواهید مگر اینکه خدا بخواهد، خداوند دانا و حکیم بوده و هست!

همان خداوندی که می‌داند اولیایش از چنین ظرفیتی برخوردارند آنان را برای این مقام برگزیده است.خدا می‌داند که غیر از امام حسین(ع) در آن شرایط زمانی و مکانی، هیچ فرد دیگری شایستگی این فداکاری را ندارد، پس می‌خواهد که او را برای هدایت مردم در این راه کشته ببیند. امام حسین(ع) نیز در چنین شرایطی با توجه به اینکه خواسته‌ای جز خواسته خدا ندارد فانی در صفات خداوند می‌شوند و از این مرحله بالاتر فنای ذاتی است. امام، سبب تحقق تجلی ذاتی خدا(عنایت و افاضه همیشگی به موجودات) در بحث هدایت و اجرای آن است. از این رو می گویند عصر عاشورا امام حسین(ع) در گودال قتلگاه فراتر از فنای صفاتی، فانی در ذات حضرت حق شدند.

 

خلاصه مطلب:

در واقعه عاشورا یک سوی میدان یزیدیان بودند که خود را اولی الامر معرفی کرده بودند و سعی در مخالفت با مشیت الهی در باب هدایت انسانها می‌نمودند. آن سوی دیگر امام حسین(ع) و یارانشان بودند که خواسته آنها، خواست الهی برای هدایت بشر و نشان دادن راه حق بود. از این رو مشیت الهی برای هدایت انسانها اینگونه تحقق می‌یافت که امام حسین(ع) به مظلومانه ترین شیوه به شهادت برسند تا راه هدایت به بهترین وجه برای بشریت روشن گردد و حق در تاریخ پایمال نگردد. البته اگر مردم در مسیر حق بودند و سد سبیل نمی‌کردند، مشیت خدا نیز بر کشته شدن امام حسین(ع) قرار نمی‌گرفت.

منبع: کتاب طلوع یقین، دکتر اسدی گرمارودی، ص145-108

 


( ۸ )

نظر شما :