میگویند گریه بر امام حسین(ع) و برپایی عزاداری برای ایشان بدعت است! آیا این ادعا صحیح است؟
در پاسخ به این شبهه که از اساسی ترین شبهات وهابیت پیرامون عزاداری امام حسین(ع) است به رفتار و گفتار (سنت) پیامبر(ص) در رابطه با عزاداری برای امام حسین(ع) رجوع میکنیم؛ زیرا طبق قرآن الگو سرمشق ما مسلمین، حضرت رسول اکرم(ص) هستند:
لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا (سوره احزاب، آیه 21)
یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد؛ و خدا را بسیار یاد میکند.
پس هر کس که کمال و سعادت را منحصر در حیات دنیوی نمیداند و به جهان برتر معترف شده، باید پیامبر(ص) را سرمشق زندگی خود قرار دهد. این عقیده در هرکس قوی تر و پایدارتر باشد، پیروی و الگو پذیری او نیز قوی تر خواهد شد.
طبق شواهد قوی تاریخی و احادیث متقن از منابع موثق شیعه و سنی، پیامبر(ص) از ابتدای ولادت امام حسین(ع) مسأله عزاداری برای آن حضرت را مطرح کرده و خود عملاً سوگواری نمودهاند:
منابع اهل سنت
- مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص88
فلما وُلد الحسین فجاءنی النبی(ص) فقال یا أسماء هاتی ابنی ، فحملته إلیه ، وقد لفّ فی خرقه بیضاء ، فاستبشر (ص) و ضمّه إلیه و أذّن فی اذنه الیمنی و أقام فی الیسری ، ثم وضعه فی حجره و بکی، فقالت أسماء : فداک أبی و أمی ممّ بکاوک؟.قال (ص): علی ابنی هذا .
قلت : إنه ولد الساعة. قال (ص) : یا أسماء تقتله الفئة الباغیة من بعدی ، لا أنا لهم الله شفاعتی.
هنگامی که حسین(ع) متولد شد. پیامبر(ص) سمت من آمدند و فرمودند: ای اسماء پسرم را بیاور. من او را در پارچهای سفید قرار داده و به ایشان دادم. سپس آن حضرت در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفتند. آنگاه او را در دامان گرفتند و گریستند. اسماءمیگوید گفتم: پدر و مادرم فدای شما باد چرا گریه میکنید؟ فرمودند برای این پسرم. گفتم: ایشان هم اکنون متولد شدهاند. آن حضرت فرمودند: ای اسماء گروهی سرکش و طغیانگر او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.
این مطلب تا چه اندازه مهم بوده و چه اسراری داشته که پیامبر(ص) با آن مقام والا از ابتدای ولادت امام حسین(ع) این گونه عکس العمل نشان میدهند؟ آیا عمل پیامبر(ص) برای ما حجت نیست؟
- ذخایر العقبی، طبری، ص148
دَخَلتُ عَلَى النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ وعَیناهُ تَفیضانِ ، قُلتُ : یا نَبِیَّ اللّه ِ ، أغضَبَکَ أحَدٌ ! ما شَأنُ عَینَیکَ تَفیضانِ ؟ قالَ : بَل قامَ مِن عِندی جَبرَئیلُ قَبلُ فَحَدَّثَنی أنَّ الحُسَینَ یُقتَلُ بِشَطِّ الفُراتِ . قالَ : فَقالَ : هَل لَکَ إلى أن اُشِمَّکَ مِن تُربَتِهِ ؟ قالَ : قُلتُ : نَعَم ، فَمَدَّ یَدَهُ فَقَبَضَ قَبضَةً مِن تُرابٍ فَأَعطانیها ، فَلَم أملِک عَینَیَّ أن فاضَتا .
حضرت علی(ع) فرمود: روزى خدمت پیامبر (ص) رسیدم، دیدم چشمانش گریان است. عرض کردم: اى پیامبر خدا، کسى شما را ناراحت کرده است؟ چشمان شما گریان نباشد. فرمودند: اندکى پیش جبرئیل از پیش من رفت. او به من گفت که حسین در نزدیک شط فرات کشته خواهد شد. حضرت علی(ع) فرمودند: سپس آن حضرت فرمودند: آیا مى خواهى از شمیم آن تربت به مشام تو بر سانم؟ گفتم: آری. پس آن حضرت دستش را دراز کرد و قسمتی از آن تربت را به من عطا فرمودند و من نمیتوانستم چشمان خود را از اشک ریختن بازدارم.
خبر جبرییل، گریه پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) و بوییدن و توجه به تربت، اسراری بسیار عجیب دربردارد که از ابتدای خلقت امام حسین(ع) مطرح بوده است.
- الجامع الصحیح، ترمذی، ج13، ص193
عن سَلمَیٰ (رض) قالت : دخلتُ علی اُمِّ سَملةَ و هِیَ تبکِی ، فقلت :ما یُبکیکِ ؟ قالت : رأیتُ رسولَ الله (ص) فی المنامِ و علی رأسِهِ و لِحیتِه التُّرابُ، فقلتُ : مالَکَ یا رسولَ الله؟ قال: «شَهِدتُ قَتلَ الحُسَینِ آنِفاً.»
ترمذی به سند خود از سلمی روایت کرده است : «خدمت امّ سلمه رسیدم و او گریه میکرد، از ام سلمه پرسیدم : چرا گریه میکنی ؟ او در پاسخم گفت : رسول خدا (ص) را در خواب دیدم، سر و صورت و محاسن آن حضرت پر از خاک بود،عرض کردم : ای رسول خدا (ص) شما را چه شده است ؟ حضرت فرمود: «همین الآن کشتن حسین را جلوی چشمانم دیدم.»
طبق نقل منابع دیگر این رؤیا در ظهر عاشورا اتفاق افتاده است، یعنی رسول خدا(ص) نه تنها هنگام ولادت فرزند عزیزشان و در دوران حیات خود به مناسبتهای مختلف گریه نمودند و عزاداری برای امام حسین(ع) را مطرح کردهاند؛ بلکه بعد از رحلت نیز از عالم دیگر این پیام را داده و همگان را متوجه اهمیت و حساسیت مسأله نمودهاند.
روایات در این خصوص فراوان است فقط به نمونهای دیگر از منابع شیعه اشاره میکنیم.
لَمَّا أَخْبَرَ النَّبِیُّ ابْنَتَهُ فَاطِمَةَ بِقَتْلِ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ وَ مَا یَجْرِی عَلَیْهِ مِنَ الْمِحَنِ بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً وَ قَالَتْ: یَا أَبَهْ مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ؟ قَالَ فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ. فَاشْتَدَّ بُکَاؤُهَا وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ، فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَةِ الْعَزَاءِ لَهُ، فَقَالَ النَّبِیُّ یَا فَاطِمَةُ إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَةٍ. (بحارالانوار، ج44، ص293)
هنگامى که پیغمبر اعظم اسلام فاطمه اطهر(س) را از شهادت فرزندش حسین و آن مصائبى که دچار آن حضرت شد آگاه نمود. آن بانو گریه شدیدى کرد و گفت: پدر جان! یک چنین مصائبى در چه موقع رخ میدهد؟ فرمود در آن زمانى که من و تو و على در دنیا نباشیم! گریه حضرت زهراء شدیدتر شد و گفت: پدر جان! پس چه کسى براى حسینم گریه خواهد کرد و چه کسى متصدى عزادارى وى خواهد شد؟
پیامبر (ص) فرمود: اى فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردان ایشان بر مردان اهل بیت من گریه خواهند کرد، همه ساله هر گروهى پس از دیگرى عزادارى را تجدید مینمایند.
گریستن شخصیتی چون فاطمه زهرا(س) که غضب و رضای ایشان مَظهر و مُظهر غضب و رضای خداست و توقع برپایی عزا و گریه برای امام حسین(ع) از طرف ایشان امری ساده نیست و قابل توجه است و به ما میفهماند که این عزاداری امری لازم و ثمربخش میباشد. همچنین تأیید پیامبر(ص) بر اقامه عزا و خبر از برپایی این مراسم در هر سال بازگوی اهمیت مطلب است.
توجه:علاقمندان به تحقیق بیشتر در این دسته روایات به کتاب پر ارج «سیرتنا و سُنتنا» از علامه امینی رجوع نمایند.
منبع: کتاب اکسیر اشک، دکتر اسدی گرمارودی، ص127-119
نظر شما :