۱۵- گویند: با همه توضیحاتی که در مورد وجوب حجاب بانوان (از زمان نزول آیه مربوط تاکنون) بیان شده، چرا امروزه در بین زنان مسلمان بدحجاب و بی حجاب دیده می‌شود؟

۰۴ تیر ۱۴۰۲ | ۰۴:۵۲ کد : ۹۵ پرسش و پاسخ
تعداد بازدید:۱۹۹
علت بدحجابی یا بی‌حجابی بانوان مسلمان را باید در موضوعات مختلفی جستجو نمود؛ ( البته علل مختلفی دارد که به بعضی از آ‌ن‌ها اشارت می رود.) از جمله این موضوعات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) وضعیت افراد ب) وضعیت جوامع بشری

گوییم: علت بدحجابی یا بیحجابی بانوان مسلمان را باید در موضوعات مختلفی جستجو نمود؛ ( البته علل مختلفی دارد که به بعضی از آ‌ن‌ها اشارت می رود.) از جمله این موضوعات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

الف) وضعیت افراد

ب) وضعیت جوامع بشری

الف) وضعیت افراد

چگونگی وجودی و ماهیتی افراد نسبت به مسائل دینی دو گونه است؛ بعضی قاصرند و بعضی دیگر مقصر؛ افراد قاصر به خاطر ضعف فکری و یا عدم دسترسی به مسائل خاص دینی و مذهبی خود، معمولاً در انجام وظائف مذهبی خود قصور دارند و دین‌داری آنان معمولاً شناسنامهای یا بر اساس فرهنگ خانوادگی یا اجتماعی آنان است.

خانم جوانی که در تورنتو کانادا زندگی میکرد با برخورد به من و دوستم از پوشش ما متوجه شد مسلمان هستیم و خودش اظهار کرد من هم مسلمان شیعه هستم؛ چون خانوادهام مسلمان شیعه بودند؛ ولی هیچ وقت مادر و مادر بزرگ و سایر خانمهای فامیل را ندیدم که مثل شما این‌گونه حجاب داشته باشند! آیا شما خودتان خواستید روسری و پوشش کامل داشته باشید؟ یا بخاطر مشکل موهایتان است؛ یا به اصرار خانواده (همسر، پدر، مادر و...) این مدل روپوش و روسری را انتخاب نموده اید؟!

وقتی برایش توضیح دادیم که یکی از مسائل واجب و ضروری در دین اسلام حجاب بانوان است با تعجب باور میکرد! او میگفت: من جز از نام مسلمانی چیز زیادی در این مورد نمیدانم و هیچ وقت هم فکر نمیکردم لزومی داشته باشد که در موردش تحقیق کنم.

بعضی افراد (مانند خانم مذکور) شاید هم به فکرشان خطور نکرده باشد که حجاب برای بانوان مسلمان واجب و ضروری است، اینگونه افراد را به نحوی قاصر مینامند.

اما در مقابل افرادی «مقصّر» هستند؛ یعنی میتوانند در مورد مسائل مذهبی خود تحقیق و بررسی نمایند؛ ولی یا نمیخواهند و یا مخالفند و یا بنا به عللی دین گریزند که شاید بتوان گفت غیر از مقصّر بودن، مغرض و مخرّب هم هستند. مخالفین حجاب بانوان اغلب از این گروهاند.

ب) وضعیت جوامع بشری

با یک نگاه گذرا میتوان علل گسترش بدحجابی یا بیحجابی را در امور زیر یافت:

1) تلاش استعمار، استثمار و استحقار در مبارزه با پوشش اسلامی بانوان

همان طور که مسلم شد حجاب، هویت و شخصیت زن مسلمان است و حجاب است که جلوی فساد و فساد اندیشی را میگیرد. مُبلّغان و بانیان بیحجابی در کشورهای مسلمان معتقدند به هر نحو و شیوهای باید با حجاب زنان مبارزه نمود تا بتوانیم به اهداف خود که فروپاشی اسلام و جامعه مسلمانی است برسیم. دقت در مطالب افرادی که چنان نظر سویی داشتند، واقعیت را روشنتر مینماید؛ مستر همفر -جاسوس انگلیسی که سال‌های زیادی از طرف حاکمان انگلیس در کشورهای اسلامی برای محو اسلام جاسوسی کرده است- میگوید:

در مسأله بی حجابی زنان، باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند. باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده و مطلقاَ سنت اسلام نیست» سپس تأکید میکند که: «پس از زوال حجاب، مأموران، جوانان را به سوی روابط ناپسند با زنان غیر مسلمان سوق دهند و آنان نیز بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند. (قره العین: درآمدی بر تاریخ بی حجابی در ایران، واحد، ص40؛ تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، صص 75 و 77)

فرانتس فانون - جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی- می‌نویسد:

هر چادری که دور انداخته شود افق جدیدی را که برای استعمار ممنوع بوده، در برابر او میگشاید و پس از دیدن هر چهره بیحجاب امیدهای حمله ور شدن استعمار ده برابر می‌شود.( انقلاب الجزیره یا بررسی جامعه شناسی یک انقلاب، فانون، ص۱۴)

طرح عمومی کشف حجاب در کشورهای اسلامی و حضور خانوادههای رؤسای وابسته به نظامهای استکباری به صورت نیمه عریان و استفاده از مدهای گوناگون و نمایش در انظار، نمونهای از تلاش استعمار جهت پوشش زدایی برای رسیدن به اهداف خود بوده است.

2) تلاش دشمنان اسلام به جهت بیم آن‌ها از رشد روز افزون معنویت در مقابل مادیات و صدور آن به دیگر کشورها و به خطر افتادن منافع مادی و اقتصادی آنان

 کشورهایی که پیشرفت خود را در اقتصاد مادی میدانند، از هرگونه مبارزه با معنویت و مسائل آن - از جمله حجاب- فرو گذار نمیکنند و از طریق ماهواره، اینترنت، فیلم ها و... مسلمانان را به انگیزهها و روش خود سوق میدهند و در تخریب آموزههای دینی و حجاب بانوان میکوشند و این باور را دارند که میتوان، از طریق دختران، بانوان و مادران بر مملکتی سلطه پیدا نمود؛ زیرا چگونگی نسل هر کشوری در گرو چگونگی والدین و بخصوص مادران آن مملکت است.

3) ارائه الگوهای ضدّ حجاب از سوی استعمارگران

خصوصیت ذاتی انسان الگو پذیری است.

یکی از برنامههای استعمار و استثمار ارائه الگوهایی است که هویت بشر به خصوص زنان را عوض کند و بیحجابی را الگوی سنبل تمدن و پیشرفت جلوه دهد. از این رو اغلب زنان بد سرشت، بد اخلاق، بد رفتار، بزهکار و... را با چادر و پوشش اسلامی هویدا می‌کنند تا بر بعضی زنان احساسی و زود باور اثر گذارند و از این طریق به اهداف سوء خود برسند. همانطور که در اسلام نیز الگو جایگاه خاصی دارد قرآن می‌فرماید:

﴿لَقَدْ کٰانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اَللّٰهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ...﴾ (سوره احزاب، آیه 21)

قطعاً رسول خدا براى شما الگو و سرمشقى نیکوست...

در این آیه پیامبر (ص) از دید خداوند به عنوان الگویی خوب و نیکو معرفی شده‌اند.

4) فاصله انداختن بین نسل جوان و آموزههای دینی

یکی دیگر از عواملی که می‌تواند در اشاعه بدحجابی و بیحجابی موثر باشد، عدم آگاهی بعضی جوانان مسلمان نسبت به وجوب حجاب بانوان است که با طرح اشکالات نسبت به موضوع پوشش اسلامی و بیان آن به طور دلخواه و اینکه «حجاب به دل است نه به ظاهر»، «درونت و چشمت باید پاک باشد» و یا توجیهات غلط از آیات حجاب... . (البته همه این اشکالات در جای خود پاسخ گفته شده است.) برخی آنان را به این باور میرسانند که حجاب اسلامی آن طوری است که به نظر ما میرسد، نه پوشش کاملی که علماء و فقهاء اسلامی مطرح میکنند!

آیا علمایی که به ظاهر و باطن، تفسیر و تاویل قرآن و سنت پیامبر؟ص؟ آشنا و آگاهند و همواره به مبداء و معاد و... معتقدند باید چگونگی حجاب را تعریف کنند یا کسانی که فقط معنای ظاهری قرآن را میفهمند؟!

آنان با بیارزش نمودن حجاب، هدف سوءِ ضد ارزشی خود و ضد حجاب را تثبیت مینمایند.

5) افراط و تفریط در برخورد با حجاب و بدحجابی

گاهی پوششهای افراطی بعضی ممالک اسلامی یا بیتفاوتی بعضی دولتهای به ظاهر اسلامی نسبت به حجاب، یا سختگیری خانواده یا بعضی مدارس در حجاب دختران (که از نظر اسلام هنوز حجاب برایشان واجب نشده) حالتی از حجاب گریزی در نسل جوان را به ارمغان آورده است.

6) دوگانگی یا چندگانگی در خانواده و مدرسه و اجتماع

رفتار و عملکرد والدین، جوامع، محجبهها و عدم آگاهی دادن و باورسازی جوانان و یا افراد نسبت به موضوع حجاب یکی دیگر از عوامل حجاب ستیزی در برخی افراد می‌شود. معمولاً رفتار و توجیهات والدین، معلمین، مربیان و مسئولین جامعه در چگونگی حجاب دختران اثر به سزایی دارد. نوجوانان به خصوص دختران، به خاطر لطافت روحی و عواطف درونی خود خیلی زود تحت تاثیر قرار میگیرند و رفتار خود را با محبوبین خود تطبیق میدهند و یا با عدم تمایل به آنان، راه مبارزه، لجبازی و تخریب روش آنان را پیش میگیرند.

حقیقت این مطلب در بین محصلین و حتی دانشجویان به وضوح دیده شده است. (تجربه شخصی از حدود 30 سال تدریس در مقاطع مختلف مدرسهای و دانشگاهی) در بین آنان افرادی هستند که مدل راه رفتن و حجاب خود را با معلم، استاد، مربی جامعه و اقوام محبوب خود تطبیق میدهند و یا برعکس روش آنانی که بیانشان با عملشان یکی نیست را به تمسخر گرفته و با آن مبارزه مینمایند و در مقابل تذکراتشان مقاومت نموده و ستیز و لجبازی نشان میدهند و از همه بدتر وقتی است که بین گفتار و عمل به دستورات دینی اولیاء (خانواده، مدرسه و اجتماع) اختلاف فاحش وجود داشته باشد. آن زمان نسل جدید در سنین کودکی متحیر و در سنین نوجوانی لجباز و در جوانی مبارز، با آن موضوع میگردد. حجاب نیز دستخوش همان مسائل مذکور قرار گرفته است. بر این اساس است که اسلام مسئولیت صاحبان سِمَت را بیشتر از افراد عادی میداند. به عنوان نمونه، امیرالمؤمنین (ع) به «عثمان بن حنیف انصاری» چنین سفارش مینمایند:

اَلا وَ اِنَّ لِکُلِ مَامُومِ اِماماً، یَقتَدی بِهِ وَ یَستَضیءُ بِنورِ عِلمِه ( بحار الانوار، مجلسی، ج33، ص474 و ج40، ص340 وج67، ص320؛ نهج البلاغة، ج3، ص70، ن45 (به عثمان بن حنیف انصاری فرماندار بصره))

آگاه باش هر پیروی را امامی است که از او پیروی می‌کند و از نور دانشش روشنی میگیرد.

همچنین فرمودند:

اَلنّاسُ بِاُمَرائِهِمْ اَشْبَهُ مِنْهُمْ بِآبائِهِم (بحارالانوار، مجلسی، ج 75 ص46، تحف العقول، حرّانی، ص208)

مردم، به دولتمردان خود شبیه‌ترند تا به پدرانشان.

و یا:

الناسُ عَلی دین مُلوکهم (بحار الانوار، مجلسی، ج102، ص 8 ؛ کشف الغمة، اربلی، ج2، ص230)

راه و روش مردم معمولاً بر طبق روش رهبران و حاکمان آنان است.

شاعر نیز در این رابطه چنین سروده است:

اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی

برآورند غلامان او درخت از جای

با توجه به این حقیقت است که در روایات اسلامی تأکید زیادی بر توجه مربیان (والدین، معلمین، اساتید، رهبران جامعه و...) بر افعال و اقوال خود نموده و بدین وسیله مسئولیت سنگینی که بر دوش ایشان است را متذکر می‌شود، مانند روایات ذیل که از پیامبر (ص) منقول است که می‌فرمایند:

مَنْ سَنَّ سُنَّهً حَسَنَهً کَانَ لَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ ( الکافی، کلینی، ج۵، صص10-9، ح۱؛ تحف العقول، حرّانی، ص243؛ تهذیب الاحکام، طوسی، ج۶، ص۱۲۴، ح۲۱۷) ... وَ مَنْ سَنَّ سُنَّهً سَیِّئَهً کَانَ عَلَیْهِ‏ وِزْرُهَا وَ وِزْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ (کتاب الطهارة،انصاری، ج2، ص416 ؛ و با اندکی تفاوت در: بحارالانوار، مجلسی، ج71، ص204)

کسى که طریقه خوبى را پایه گذاری نماید، اجر و ثواب انجام آن کار و هر کسی که تا روز قیامت به آن عمل کند را دارا است و کسى که روش نکوهیدهای را اختراع نماید، گناه آن و هر کس که به آن تا روز قیامت عمل کند بر عهده او است.

همچنین پیامبر (ص) می‌فرمایند:

مَنْ اَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ اَو نَهی عَنْ الْمُنْکَرِ اَوْ دَلّ عَلی خَیر اَوْ اَشارَ بِهِ فَهُوَ شَریک وَ مَنْ اَمَرَ بِسُوءٍ اَوْ دَلَّ عَلَیهِ اَوْاَشارَ بِهِ فَهُوَ شَریک. (خصال، صدوق، ص138؛ و با اندکی تفاوت در: بحار الانوار، مجلسی،ج2، ص24؛ میزان الحکمة، ریشهری، ج4، ص3444) کسی که امر به خوبی و نهی از بدی کند و یا راهنمایی به خیر نماید و یا به کارهای خوب سفارش کند در ثواب آن شریک است و کسی که کار ناشایستی را توصیه کند و یا به آن فراخواند یا به آن راهنمائی نماید، در گناه آن شریک است.

 

منبع: کتاب پنجاه پرسش و پاسخ در مورد چرایی حجاب، خانم شکرانی، ص 233


نظر شما :